ارتباط برقرار کردن با مدل که برای اولین بار در مقابل دوربین
قرار گرفته است یکی از دشوارترین کارها در عکاسی است حتی اگر مدل ما نیز با
تجربه باشد . ژست دادن به مدل که بتواند آن را انجام دهد واینکه با توجه به
شرایط آب وهوایی وتابش نور باز نیز جزوه سخترین
شاخه های عکاسی در فضای باز قرار میگیرد . اما با راهنمایی و آموزش چندین
نکات اصلی ، میتوانیم اثر هنری خلق کنیم, زیباییشناختی عکس, عکاسان آماتور, زیبایی عکس, گرفتن عکس نیمرخ,
اولین ژستی که به
طور غریزی اکثر مدل ها میگیرند ژستی است با حالت تهی وخشمگین که حس خوبی را در
ببننده القا نمی کند . و عکاس
نیز نا خود آگاه وبا نداشتن اطلاعات در مورد درک حالات چهره عکس را ثبت می نماید
.این ژست ، که مدل ها میگیرند حالتی است که دست را روی کمر قرار میدهند،
چانه را رو به آسمان بلند میکنند . باید بگوییم که این کار کاملاً اشتباه است.
ژست دست روی کمر، متداول است و چانه برافراشته، شاید گردن را کشیده نشان دهد،
اما تأثیرخوبی بر خط فک نخواهد داشت. البته راه صحیحی وجود داردکه عکاس باید با
دانستن آن می تواند بهترین نتیجه را کسب کند .
با نشان دادن
تصاویری از مجلات و روزنامه ها ، آلبومها عکاسی به مدل ، واز وی میخواهیم
تا آن ژستها را تقلید کند. عکاسان پیش از شروع پروژه عکاسی، تحقیق و برنامه
مناسبی را تنظیم میکنند. عکسهایی از ژستهای الهامبخش، را نیز میتوانید با جستجو
در گوگل یا پینترست مشاهده نمایید واز آن ها نیز استفاده کنید .
اشتباه
رایجی که اکثر مدل ها و یا افرادی که برای عکاسی به آتلیه مراجعه می کنند این است
که نباید چشمانشان را از دوربین بردارند، اما ما در واقع دقیقاً عکس این حالت را
ترجیح میدهیم. نگاه مستقیم مدل به دوربین تاثیرخوبی بر جنبه زیباییشناختی عکس ندارد، بنابراین ما
همواره از مدلها میخواهیم “امتداد بینیشان را نگاه کنند.” تا به این ترتیب
سفیدی چشم کمتر جلب توجه کند و تاثیر ناخوشایند چرخاندن کره چشم محو شود. از این
گذشته ما همواره خواستار دیدن رنگ، کنتراست و ثبت کردن نور در چشمان هستیم،
بنابراین اگر مدل به این توصیه ساده گوش کند، نور و رنگ شکار شده تصویری جذاب خلق
خواهد کرد.و عکاس یکی از اثرهای هنری خود را ثبت مینماید .
بالا بردن یک شانه
نسبت به شانه دیگر، عمق و قدرت به تصویر می بخشد .عکاسان آماتور غالباً از شانهها
چشم پوشی می کنند ، حال آن که شانهها نقش مهمی را در قاب گرفتن چهره ایفا میکند.
رو به بالا و جلو حرکت دادن شانه، تفاوت جالب و جذابی را ایجاد میکند و زیبایی عکس را دو صد چندان خواهد کرد.
دوربین ها
تنها دو بُعد را ثبت میکنند ، حال مگر آن که به صورت سه بُعدی تصویر
گرفته شده باشد. بااین حال چنانچه قرار به گرفتن
عکس نیمرخ باشد، در چنین حالتی مدل شبیه به لاک پشتی خواهد بود که سرش را
از لاکش بیرون آورده است که مسلماً دلخواه نخواهد بود. عکاسان ما حتماً پیش از پیشنهاد
رو به پایین و بیرون گرفتن چانه ؛ وضعیت بالاتنه و طرز ایستادن مدل را در نظر میگیرند.بنابراین
وقتی مدل چانه را رو به جلو و پایین فشار میدهد و چهره را مستقیم رو به دوربین
بگیرد، خط فک از منظر عکاس کشیدهتر میشود و خطوط قویتری ایجاد میگردد.
با بسته بودن دهان ،فکها در صورت
به هم فشرده میشوند و وزن اضافی بر کنارههای صورت اضافه میکنند.
همچنین بسته بودن دهان انرژی منفی به تصویر میدهد و چشماندازی خنثی، بیروح
و کسل خلق میکند. خط فک در اثر نیمه باز بودن دهان به طوری که مقداری کم از دندان
هابه نمایش گذاشته شوند، کشیده میشود و در بیننده حس خوشایندی را القا میکند
.پس باز گذاشتن دهان حس تصویر را کاملاً دگرگون میکند.
هنگام گرفتن عکس تمام قد
یا سه چهارم نباید نگران این باشید که با نشستن روی زمین و رو به بالا گرفتن
دوربین، عکس خراب خواهد شد، چرا که
به این ترتیب علاوه بر بلندتر به نظر رسیدن مدل، تصویری “قهرمانانهتر” نیز خلق
خواهد شد. گذشته از هر چیز، همیشه قوی به نظر رسیدن مدل، خواسته دو جانبه عکاس و مشتری
است.
به کفش ها دقت کنید
که بخش جدایی ناپذیری از عکاسی فشن
مدلینگ هستند که اکثرا نادیده گرفته میشوند،اما وقتی میخواهیم چگونه عکس تمام قد بگیریم و کفشها را نشان
دهیم، حرکت کار را تکمیل خواهد کرد. پس از مدل میخواهیم حرکت کند، بپرد،
راه برود، به جلو خیز بردارد و پای بیحال و ثابت را تکان دهد. رو به جلو راه رفتن
یا رو به عقب و جلو حرکت کردن مداوم، یکی از نقاط شروع آسان است. چون حالت دادن به
پاها چندان آسان نیست. به همین دلیل اکثر عکاسان تمایلی به گرفتن عکس تمام
قد ندارند و تنها از سه چهارم بالایی بدن عکس میگیرند.
بیجا نیست اگر
بگوییم که موفقیت یک عکس به تمامی، وابسته به باریک بینی عکاس و جزییات ظریف عکس
است. مهم این است که مدل آهسته و شیطنتآمیز حرکت کند، چرا که ژستها و حرکتهای
بزرگ تأثیری منفی دارد. زمانی که ژستی قوی را برمیگزینیم، آخرین خواسته ما، حرکت
نمایشی و تغییر چشمگیر بدن یا چهره مدل خواهد بود. بنابراین باید از مدل بخواهیم
تا گامهایی کوچک بردارد و تنها تغییرهای ملایمی را در حالت بدن ایجاد کند.
دستها نیز
یکی از چالش برانگیزترین جنبههای ژست گرفتن هستند و اگر حالتی نامناسب داشته
باشند عکس را کاملاً خراب خواهند کرد. مدل باید دستها را شل کند و گویی که در حال
رقص باله است، انگشتان را با ظرافت باز کند و به آرامی آنها را از
مفصلها خم کند. از این مرحله به بعد دستها، بسته به نظر عکاس و زیبایی عکس در
موقعیت مناسب قرار داده میشود. گذاشتن دست زیر چانه، روی شانه، روی پهلو یا درون
موها از جمله ژستهای متداول به شمار میرود.
بهترین زمان
عکسبرداری در فضای بازکه به ساعات طلایی معروف میباشد. به بعد
از طلوع آفتاب یا پیش از غروب آفتاب است که نور گرم و زیبایی مناظر را
فرا خواهد گرفت .و طبیعت مناظر رنگ طلایی و نارنجی به خود میگیرند.
چنین رنگهای گرمی
توجه افراد را به خود جلب میکنند و به همین دلیل است که عکاسان علاقه خاصی به
عکسبرداری در ساعتهای طلایی طلوع و غروب آفتاب دارند.
ولی با توجه به
شرایط آب وهوایی همیشه این نور گرم را نخواهیم داشت .
بدون شک عکسبرداری
در ساعات طلایی به ارتقای زیبایی عکسهای منظره شما کمک زیادی میکند و آنها را
بسیار قابل توجه میکند. ولی خب این نور شگفت انگیز برای به چند ساعت نمیکشد
و میتوانید از مدل هایی استفاده کنید که هارمونی از رنگ های گرم در آنها است پس آن
تایم بودن لازمه کار عکاسی در فضای باز است .
نور اول صبح بی شک
بهترین نور در طول روز برای عکسبرداری
از مناظر میباشد که معمولا ملایمتر از نور اواخر بعد از ظهر است. در اوایل صبح
معمولا با مه هم مواجه میشوید که موجب افزایش زیبایی تصویر میگردد.و میتوانید از
رنگ های تند ملایم ومات در مدل خود بهترین نتیجه را کسب کنید و با ثبت آن لذت
ببرید .
اوایل
صبح که هوا گرگ ومیش است نیز از بهترین زمان ها برای عکس
برداری است و این مسئله پیدا کردن منظرهی مناسب برای عکاسی را سخت میکند.ثبت
حالت چهره بسیار در این عکس می تواند جذابیت فزونی را برای شما خواهد داشت
همچنین شما باید بتوانید تجسم کنید که وقتی آفتاب طلوع کند منظره به چه شکلی
در خواهد آمد. اگر قصد دارید که عکسهای خوبی از نور اول صبح بدست آورید با
برنامه ریزی به جلو روید .
عکسهایی که در غروب
آفتاب گرفته می شوند به اندازه عکسهایی که در هنگام طلوع آفتاب میگیرید زیبا
هستند ولی از جزئیات و ملایمتهای عکسهای اول صبح برخوردار نیستند.
در هر صورت، عکاسی از غروب آفتاب نه
تنهای گرمای تصویرتان را افزایش میدهد، بلکه سایههای بیشتری ایجاد می کند و حسی
از عمق و شکل و حالت به تصویر میبخشد.
داشتن پیش زمینهای از منظره مورد
نظرتان میتواند کمک شایانی در پیدا کردن بهترین محلها و مناظر موجود در فضا
بکند.بهتر است که از قبل محل مورد نظرتان برای عکاسی را دیده باشید.
هیچ تضمینی برای موفقیت عکسهای شما وجود
ندارد. گاها همین نور جادویی که در موردش صحبت کردیم میتواند به سادگی با ابرهای
کم ارتفاع پوشانده شود.بعد از طلوع خورشید باید سریع باشید و عکسهای مورد نظرتان
را به وجود بیارید و سپس حالتهای مختلف عکاسی را امتحان کنید.
اگر در زمان درست در
مکان درست باشید طولی نمیکشد که با تعدادی از بهترین مناظر طول زندگیتان رو به
رو شوید.
به موقعیت خورشید
توجه کنید و عکس را به شکلی بگیرید که نور آن از طرفین به تصویر بتابد. برای تراز
کردن نوردهی از فیلترهای همچون کاهنده نور تدریجی ND grad و یا از پلاریزه برای کاهش انعکاسها
استفاده کنید.
به موقع و بر اساس
پیشبینیهای هواشناسی در محل حاضر شوید، به شرایط جوی و وجود ابرها در منطقه در
نقشههای هواشناسی دقت کنید و توجه کنید که آسمان در شرق و غرب محل شما صاف باشد.
تمام تلاش خود را برای پیدا کردن بهترین منظره و بهترین سیستم برای عکاسی به کار
گیرید. برای پیدا کردن محل مناسب و راه رفتن در تاریکی از چراغ قوه استفاده کنید.
در نورهای طلایی
ملایم خورشید، چه در هنگام غروب چه در هنگام طلوع، عکسبرداری در هر سمتی حتی رو به
خورشید هم ممکن است. این میتواند نوردهی را با مشکل روبرو کند، چون دوربینها
معمولا توانایی تحمل چنین نور شدیدی را ندارند.
یک مد نوردهی انتخاب
نمایید، مد دستی
(M) یا تقدم دیافراگم
(Av) جز بهترین مدها هستند. محدوده دیافراگم را بر f/16 قرار
دهید تا بهترین عمق میدان را بدست آورید. یک عکس آزمایشی بگیرید و هیستوگرام را
بررسی نمایید. در صورت نیاز تنظیمات دوربین را تغییر دهید. در هنگام طلوع و غروب خورشید
عکسها را بگیرید و بهترین آنها را انتخاب کنید.
یک راه برای تراز
کردن نوردهی به شکلی که هم آسمان و هم زمین به همان صورتی که چشمانتان میبیند ثبت
گردد استفاده از فیلتر کاهنده نور یا ND
است.
یک فیلتر ND grad مقدار نور عبوری از نیمهی بالایی
فیلتر را کاهش میدهد در حالی که نیمه پایینی هیچ تغییری در عبور نور ایجاد نمیکند.
به این صورت، وقتی
که آن را در مقابل لنزها قرار میدهید، نوردهی آسمان کاهش مییابد، در صورتی که
نوردهی زمین بدون تغییر باقی میماند.
در نتیجه نور تصویر
هم در آسمان و هم در زمین کاملا تراز میگردد.
در زمان نزدیک بودن
خورشید به زمین باید حواستان به سایهتان در تصویر باشد. عکاسی در جهت درست نسبت
به تصویر میتواند از این مشکل پیشگیری کند و همچنین میتواند حس عمقی نور و سایه
را ارتقا بخشد.
وقتی که از تراز
سفیدی اتوماتیک استفاده میکنید، دوربین رنگهایی با دمای پایین را در عکس به کار
میگیرد و این اثری متقابل بر نور گرم خورشید در آن ساعتها گذاشته و در نتیجه
تصویر خنثی میشود. از حالت عکسبرداری
RAW استفاده نمایید تا بتوانید بعدا تغییرات لازم را بر عکستان
انجام دهید.
اگر در مکانهای
کوهستان عکاسی را انجام میدهید، درهها چندین ساعت از روز در طلوع و غروب خورشید
سایههای بسیار عمیقی را به وجود میآورند. به نوک تپهها رفته و از نور طلایی
خورشید در زوایای پایین عکسبرداری کنید.
عکاسی از گل ها احتمالا کشف شده ترین بخش عکاسی آماتور است، اما بسیاری از افراد از نتایجی که می گیرند راضی نیستند. قبلا در وبلاگ های ما به نکات مقدماتی عکاسی از گل ها پرداخته ایم. امروز به شما نشان خواهیم داد چگونه بهترین نتایج را بگیرید.
این مطلب اطلاعاتی اولیه برای عکاسی از گل ها را به شما خواهد داد، عکس هایی که دوستانتان را شگفت زده خواهند کرد. فرض می کنیم شما نحوه کار کاردن با دوربین را می دانید و مقدمات نوردهی را فراگرفته اید. اگر عکاسی را به تازگی آغاز کرده اید، به بخش «مقدمات عکاسی
همه ما می دانیم که نوردهی باید درست انجام شود و روز هایی که وزش باد زیاد است برای عکاسی گل ها مناسب نمی باشند، مگر اینکه دنبال حصول افکت خاصی باشید.
عکاسی هنگامی که لایه نازکی از ابر ها در آسمان وجود دارد، نور خورشید را نرم تر خواهد کرد (مثل یک سافت باکس طبیعی)، در غیر این صورت گاهی نیاز است تا از فیلتر های عکاسی چون کاهنده نور (ND) استفاده نمایید.
نکته های اولیه ای وجود دارند که باید رعایت کنید. برخی افراد نیز پیشنهاد می کنند که برای عکاسی از گل ها به سه پایه نیاز دارید. من ترجیح می دهم بگویم گاهی به سه پایه نیاز دارید، اما نه همیشه. بیشتر عکس های من از گل ها مثال های خوبی هستند که می شود از سه پایه استفاده نکرد. به خاطر داشته باشید که همیشه مجبور به پیروی از قوانین نیستید. عکاسی فعالیتی همراه با خلاقیت است.
۱
اولین چیزی که افراد بعد از دیدن عکس های من از گل ها می گویند این است که دوربین DSLR من باعث ایجاد چنین عکس هایی شده است. این درست نیست. شما برای گرفتن عکس های زیبا از گل ها به دوربین های بزرگ احتیاج ندارید.
من عکس های زیادی از گل ها گرفته ام، آن هم با دوربین های مختلف. از دوربین های با سنسور فول فریم DSLR تا دوربین های کامپکت. اجازه دهید اینگونه بیانش کنم: من DSLR ها را ترجیح می دهم، اما این ابزار عکاسی نیست که مهم است. این عکاس است.
دوربین های کامپکت برای عکاسی از گل ها خوب عمل می کنند، و برخی از آن ها فوکوس نزدیکی می کنند، شما می توانید به خوبی عکاس های DSLR عمل کنید که پول زیادی برای لنز های ماکرو خرج می کنند تا به افکت مشابهی برسند.
من همیشه یک دوربین کامپکت کوچک در جیبم دارم. برخی از کامپکت های مدرن می توانند، با اختلاف چند اینج، مانند لنز فوکوس کنند. بعضی روز ها یک Micro 4/3 با خودم می برم، اما هیچ وقت من را از گرفتن عکس هایی که می خواستم باز نداشته است. شما باید به وسایلی که دارید عادت کنید، چراکه همیشه بهترین دوربین شما آنی است که هنگام وقوع لحظه مناسب به همراه دارید.
۲
یکی از مهمترین چیزی هایی که باید به خاطر داشته باشید این است که نگاه خود را تغییر دهید. از آنجایی که من مرتبا به باغ های عمومی و پارک ها سر می زنم، عکاس های آماتور زیادی را می بینم که از گل ها عکس می گیرند: به آن نزدیک می شوند، از بالا نگاه می کنند و عکس می گیرند سپس سراغ سوژه بعدی می روند. کار اشتباهی است!
اینکه روی زانوهایتان بنشینید یک پرسپکتیو متفاوت از دنیا را نشان خواهید داد، و دریچه جدیدی که در عکاسی شما از گل ها باز خواهد شد.
برای اینکه واقعا از گل ها عکاسی کنید، نمی شود همینطوری سرسری عکسی بگیرید و رد شوید. سعی کنید در سطح گل ها بنشینید و واقعا به آن ها نگاه کنید. وقتی می نشینید و نگاهشان می کنید، چیز های بیشتری نسبت به یک عکاسی معمولی کشف می کنید. دیدن واقعی را آغاز می کنید.
۳
عکاسی از گل ها بهانه خوبی برای مدیتیشن است. بنشینید، سعی کنید مکانی دور از مردم بیابید (اگر امکان داشت) و ریلکس کنید. سریع دوربین خود را بر ندارید و عکاسی کنید. وقت بگذارید تا رایحه شان را حس کنید، ساختارشان را بررسی کنید، رنگ ها و شکل ها.
به اطرافتان نگاهی بیاندازید و بدون جا به جا شدن موقعیت های عکاسی ممکن را پیدا کنید. این برای من جواب می دهد. کادربندی های ممکن را تصور کنید و اینکه در نهایت این ها در کنار هم چه خواهند شد.
۴
با لنزی که می خواهید از آن استفاده کنید بازی کنید. آن را بررسی کنید تا بفهمید چگونه نتایج مختلفی را حاصل نمایید. برنامه های تمام اتوماتیک را فراموش کنید و آن هایی را انتخاب کنید که به شما اجازه کنترل دریجه دیافراگم (aperture) را می دهند. این برای عکاسی از گل ها ضروری است.
ببینید چقدر می توانید به گل نزدیک شوید. هر لنز یک فاصله فوکوس مینیمم یا کمینه دارد.
دوربین های کامپکت در این قضیه خیلی خوب هستند چراکه به شما اجازه می دهند تا خیلی نزدیک شوید، آنقدر نزدیک که گاهی فقط از یک قسمت گل عکس می گیرید. این کار را انجام دهید، گاهی کم بیشتر است. نیاز نیست برای انتقال حس خود به بیننده تمام گل را در کادر داشته باشید.
۵
مردم بیشتر اوقات لنز ماکرو را برای عکاسی از گل ها پیشنهاد می دهند، اما همیشه هم اینطور نیست. در حقیقت، لنز مورد علاقه من برای عکاسی از گل ها یک لنز ۱۰۰ تا ۴۰۰ میلیمتر است. من دوست دارم بتوانم زوم کنم و گل را از محیط اطرافش و پس زمینه جدا کنم.
این عکس از پسر بزرگ تر من Miguel Antunes است.
من بیشتر اوقات از سه پایه استفاده نمی کنم، پس به سرعت شاتر سریع تری نیاز دارم که به معنی داشتن دریچه دیافراگم بازتر(ضریب F کوچکتر) است. همچنین سعی می کنم ایزو – ISO را پایین نگه دارم (۱۰۰ تا ۴۰۰(. در اصل من به ندرت تمام گل را در فوکوس می گذارم.
من همیشه سعی بر این دارم تا از زاویه ای عکس بگیرم که از بهترین زاویه گل فوکوس خوبی به من بدهد و این تمام چیزی است که به آن اهمیت می دهم.
۶
سوژه خود را تنها (ایزوله) کنید
عکس هایی مثل خشخاش سفید زیر زمانی خوب می شوند که بتوانید پس زمینه را از فوکوس خارج یا مات کنید. فاصله شما از سوژه مهم است، همچنین اندازه دریچه دیافراگم و لنزی که از آن استفاده می کنید. لنز های بلند تر برای اینکار مناسب ترند. نزدیک شدن به گل هم به شما کمک می کند.
اندازه دریچه دیافراگم در عکاسی از گل ها بسیار مهم است. همیشه دریچه دیافراگمی را که استفاده می کنید چک کرده و اگر دوربینتان امکان مشاهده عمق میدان (depth of field) را داشت از آن استفاده کنید. در چنین مواقعی است که من عاشق افکتی هستم که لنز زوم ۱۰۰-۴۰۰ میلیمتری به من می دهد. تا وقتی که سوژه ام مقابل پس زمینه ای قرار دارد که قابل بیرون انداختن از فوکوس است، می توان نتایجی مانند این یکی را گرفت.
بنا بر تجربه من، گاهی امکان متعادل نگه داشتن همه چیز وجود ندارد، در این مواقع به دنبال گل دیگری می گردم که شرایط عکس مورد نظرم را داشته باشد.
۷
استفاده از پس زمینه ای که رنگ متفاوتی از سوژه اصلی دارد به اینکه چه چیز در عکس مهم است کمک می کند.
زانو زدن و حتی دراز کشیدن روی زمین به پیدا کردن رابطه های بین سوژه اصلی و محیط اطرافش کمک خواهد کرد که در غیر این صورت درک آن ها ممکن نیست.
۸
من همیشه به شاگردانم در کارگاه های عکاسی می گویم که هنگام عکاسی از گل ها (حتی سوژه های دیگر) راه «پوست کردن پیاز» را دنبال کنند. من به ندرت به گرفتن عکس تکی از یک گل یا گرفتن چند عکس از یک زاویه اکتفا می کنم.
می توانید عکاسی را از گل مورد نظرتان شروع کنید، اما بعد برگردید و از نما های عمومی تر عکس گرفته، جا به جا شده و جزئیات بیشتری را ثبت کنید. بنا بر تجربه خود من، به این پی برده ام که وقتی زمان بیشتری را با سوژه سپری کنید، چیز های بیشتری در موردش کشف می کنید.
«پوست کردن پیاز» به این معنی است که آن را لایه به لایه جدا کنید که برای عکاسی از سوژه ای که فکر می کنید پتانسیلش را دارد، اما نمی توانید عکس خوبی از آن بگیرید، راه حل خوبی به حساب می آید.
به آرامی حرکت کردن از عکس های عمومی تا جزئی کمک می کند تا به لحظه ای برسید که همه چیز سر جای خود بوده و عکس طلایی روزتان را بگیرید.
دوباره، به خاطر داشته باشید که با دوربین های مدرن، به ویژه دوربین های کامپت و برخی از دوربین های بدون آینه، می توانید به سوژه نزدیک تر شوید، پس دلیلی برای حسادت به کاربران DSLR و لنز های ماکرویی که قیمت زیادی دارند، وجود ندارد.
۹
هنگام عکاسی از گل ها، خیلی از ما می خواهیم که همه چیز در فوکوس باشد. اما وقتی همه چیز در فوکوس باشد، یک عکس شلوغ خواهید داشت.
هنگام عکاسی از گل ها، خیلی از ما می خواهیم که همه چیز در فوکوس باشد. اما وقتی همه چیز در فوکوس باشد، یک عکس شلوغ خواهید داشت.
۱۰
با دقت به عکس های من نگاه کنید و چیز های زیادی خواهید آموخت. من این را می دانم، چراکه خودم هم اینکار را با دیدن کار های عکاسان دیگر چون George Lepp که به خاطر عکس هایش از خشخاش و لاله شهرت دارد، می کردم. من از نگاه کردن عکس گل هایش چیز های زیادی یاد گرفتم و سعی کردم که تکنیک های مشابهی را در کارم پیاده کنم.
فکر نمی کنم چیز خاص یا حقه مخفی در عکس هایی که گرفته ام وجود داشته باشد. من وسایلی معمولی دارم. اگر چه دوربین های دیگری هم دارم، اما معمولا با یک دوربین Canon EOS 50D عکاسی می کنم.
وقتی صحبت از عکاسی می شود، مهمترین توصیه من زمان است. وقت بگذارید و صبور باشید، بنشینید و به گل ها گوش دهید. هر کجا که می روم حتی با گل ها حرف می زنم.
عکس بالا ترکیبی از دو عکس متوالی است. یک جا به جایی بین عکس ها وجود دارد، همچنین با نوردهی متفاوت گرفته شده اند، برای اینکه یک عکس HDR با ترکیبی از نرمی و جزئیات داشته باشم.
عکاسی از گل ها کاری مکانیکی نیست. زمانی که فهمیدید نور چطور کار می کند، عکاسی از گل ها نتیجه نشستن و تماشا کردن است. و صبر کردن. بار ها برگشتن و عکاسی از همان چیز ها. عکس های من مثال هایی از همان تمرین هستند. حالا بروید و خودتان امتحانش کنید.
آیا به عکاسی از گل ها علاقه مندید؟ شما می توانید عکس های خود از گل ها را برای بخش «نقد عکس لنزک»، واقع در منوی اصلی سایت، فرستاده تا دوستانتان در این بخش به نقد آن ها بپردازند و همه نکته های مفیدی بیاموزیم.
عکس پرتره صرفا در مورد یک شخص است. در تصویر پرتره، عکاسی از پیشانی تا زیر چانهی فرد یا همان ثبت یک هِد شات بسته (Tight Head Shot) و محیطِ ثبت یک پرتره اهمیتی ندارد. همهی این موارد مربوط به موضوع تصویر پرتره هستند. با در نظر گرفتن این موضوع میخواهیم عوامل بهتر شدن یک تصویر پرتره را بیان کنیم.
یک پرتره خوب، توجهات را به موضوع تصویر جلب میکند. این امر به طور معمول از طریق ترکیب کردن عمق میدان کم، ترکیب هنری، رنگ و میزان روشنایی به دست میآید. هنگامی که این عوامل با هم به خوبی ترکیب شوند، به محض مشاهدهی تصویر پرتره به وسیلهی یک بیننده، چشمان شخص بلافاصله موضوع را درک خواهد کرد. مورد بعدی اینکه یک عکس پرترهی حرفهای، مواردی را در مورد موضوع به بیننده منتقل میکند. این موضوع میتواند دربارهی شخصیت فرد موجود در تصویر یا زندگی آن باشد. تصویر پرترهای که بیننده را از چیزی آگاه میکند و مفهوم خاصی را به آن منتقل میکند، یک پرترهی حرفهای تلقی خواهد کرد. بهترین عکاسهای پرتره، قادر به ارائهی داستان در یک تصویر منفرد هستند. غیر از دو مورد اصلی یاد شده، عوامل کوچک دیگری هم برای بهتر شدن یک تصویر پرتره وجود دارد که برای دستیابی به آنها باید کمی خلاقیت به خرج داد.
برای ثبت عکس پرتره نیازی به لنز اختصاصی نیست. با این حال لنزهای پرترهی ویژهای وجود دارد که تصاویر خیره کنندهای از افراد ثبت میکند. این نوع از لنزها دارای دریچهی دیافراگم عریض با حداقل ضریب f/2.0 (بخوانید اِف ۲) هستند و محدودهی فاصلهی کانونی آنها معمولا بین ۵۰ تا ۱۰۰ میلیمتر قرار دارد. ضریب اِف به صورت ریاضی، نسبت فاصلهی کانونی به قطر دریچهی دیافراگم بوده که نشان دهندهی اندازهی بزرگی دریچه است. هرچه این ضریب بزرگتر باشد، اندازهی دریچهی دیافراگم کوچکتر خواهد بود. فاصله بین مرکز نوری لنز تا حسگر دوربین در حالتی که میزان فوکوس روی بینهایت تنظیم شده باشد، فاصلهی کانونی نام دارد.
کودکان معمولاً سوژههایی هستند که هر عکاسی به محض ملاقات در جلسه اول، عاشق آنها میشود. عکاسی از کودکان میتواند یک تجربه هیجانانگیز در دنیای واقعی باشد. بچهها عاشق شیطنت، بسیار سریع و گاهی بسیار جسور و شجاع هستند. اما همه این خصوصیات در کنار هم میتوانند تکههای یک کیک باشند و منجر به عکسهای ماندگاری شوند. اما چالش واقعی برای یک عکاس در برابر کودکان چیست؟
گفتن کلمه «سیب». برای توضیح بیشتر، بخشی از نظرات ناتالی نورتون، از عکاسان مطرح در زمینه عکاسی از کودکان را به میکنیم. او میگوید : "همیشه وقتی میخواهم از کودکان عکاسی کنم و دوربینم را برای اولین بار بیرون میآورم، آنها دقیقاً یکی از این دو کار را انجام میدهند: چهره همیشگی خود در برابر هر دوربینی را به خود میگیرند، یا بلافاصله از دوربین فرار میکنند. اگر حق انتخاب داشته باشم، هر بار مورد دوم را ترجیح میدهم. من یک قانون سفت و سخت و تغییرناپذیر به عنوان یک عکاس برای خود دارم و آن این است که هرگز از خندههای ساختگی عکس نگیرم. همیشه میخواهم چیزی را ثبت کنم که واقعی، معتبر و زنده است. نه تنها انجام این کار برایم به عنوان یک هنرمند و همچنین یک انسان، بسیار لذتبخشتر و راضی کنندهتر است، بلکه تجربه کودک از جلسه عکاسی مرا نیز کاملاً تغییر میدهد".
همچنین، تارا ویتنی، از دیگر عکاسان موفق در این زمینه میگوید: "فقط خودتان باشید. من به دنبال عکس گرفتن از ارتباطات واقعی هستم. من همیشه ترجیح میدهم از یک کودک در حال خوردن یک آبنبات چوبی و موهای بهم ریخته عکس بگیرم".
در ادامه، چند نکته برای کمک به گرفتن عکسهای واقعی و غیرساختگی از کودکان بیان میکنیم.
کودکان بلافاصله به کلمه سیب واکنش نشان میدهند و به محض شنیدن آن، ناخودآگاه چهره همیشگی و خشک خود در برابر هر دوربینی را به خود میگیرند. برای موفقیت در راه رسیدن به تصاویر واقعی و فارغ از زمان، باید از گفتن این کلمه پرهیز کرد.
بچهها به عادی بودن و سادگی، صادقانه واکنش نشان میدهند. فقط کافی است عکاس آرامش خود را حفظ کند و این آرامش را به کودک نیز منتقل کند. اگر عکاس ناامیدانه به دنبال کودک بیافتد و بخواهد به زور لبخند را بر لب او بنشاند، نتیجه تلاشش خندهای ساختگی، بالاجبار و غیرواقعی خواهد بود. ولی اگر عکاس صبور باشد و به آرامی ارتباط را پیش ببرد، سوژه کم کم گرم و صمیمی میشود و در نهایت به چیزی که میخواهد میرسد.
این مورد میتواند از همه موارد دیگر مهمتر باشد. عکاس باید حضور و رفتار پدر و مادر کودک را تحت کنترل داشته باشد. گاهی اوقات والدین تمایل دارند تا برای کمک به مشارکت بیشتر فرزندانشان تلاش کننداین مورد معمولاً زمانی که کودکان به نوعی قصد شیطنت دارند اتفاق میافتد. والدین میخواهند فرزندشان به حرف آنها گوش دهند و با احترام و مناسب با موقعیت رفتار کنند، به ویژه زمانی که در حال گرفتن عکس هستند. اما وقتی آنها با رفتاری نه چندان دوستانه وارد ماجرا میشوند، حالتی که پیش میآید یا گریه کودک است و یا حالتی است که کودکان به طور معمول در مقابل والدینشان به خود میگیرند. و مسلما این چیزی نیست که عکاس به دنبال آن باشد. در ابتدای جلسه عکاس میتواند به پدر و مادر کودک توضیح دهد که همه چیز را تحت کنترل دارد و آنها میتوانند با خیال راحت نشسته و استراحت کنند.
والدین نباید در ارتباط عکاس و کودک دخالت کنند، مگر این که خود عکاس مشخصاً از آنها بخواهد تا کمک کنند. این کار باعث میشود تا عکاس فرصت برقرار کردن ارتباط با کودک را به روشی امیدوارکننده و مناسب داشته باشد.
به جای اضافه کردن کودک به یک پس زمینه خاص، بهتر است که به آنها کمی آزادی عمل داده شود. در صورتی که عکاس بخواهد تا کودک کار خاصی را انجام دهد تا از او در آن حال عکس بگیرد، اگر تمام وقت جلسه را صرف گفتن جملاتی مانند «اینجا رو نگاه کن»، «وایستا»٬ «بشین»٬ «اونجا رو نگاه کن» و مانند اینها نکند، کودک چندین برابر مشارکت بیشتری خواهد داشت. توجه به این نکته مهم است که به منظور نمایش یک داستان واقعی و خاطرهانگیز در قالب عکس، سوژه عکاس مجبور نیست که مستقیماً به دوربین نگاه کند و یا حتی رو به دوربین بایستد.
برقراری یک ارتباط صحیح و موثر با کودکان برای هیچکس کار چندان راحتی نیست و اگر عکاس نتواند یک ارتباط صادقانه با کودک برقرار کند، نباید انتظار یک عکس بهیادماندنی را داشته باشد. بهترین کاری که یک عکاس میتواند انجام دهد تا به کمک کودک هنری زیبا را خلق کند، این است که آرام باشد و صاقانه و دوستانه رفتار کند. کودکان حساس و باهوش هستند و زمانی که مخاطب آنها در حال افراط و یا ظاهرسازی است، متوجه آن میشوند و در نوع خود واکنش نشان میدهند. همچنین باید توجه کرد که کودکان دوست دارند با آنها با احترام رفتار شود. اگر به آنها احترام گذاشته شود و در عین حال خوش بگذرانند، یک موفقیت بزرگ برای عکاس و یا هر فرد دیگری خواهد بود